اطلاعیه !
فرم عضویت در باشگاه مخاطبان





تولد یک ملت



۱۲ تیر ۱۴۰۴   29  0  0 سرمقاله

در حالی که رهبر انقلاب از همان روز نخست حمله رژیم صهیونیستی به ایران این حمله را آغاز جنگ از جانب رژیم صهیونیستی توصیف کرد، عده ای در داخل تلاش دارند تا این رخداد را به زد و خوردی موقت فرو بکاهند؛ زد و خوردی که با اقدام متقابل ایران و انتقام از رژیم صهیونیستی و آمریکا نهایتاً حل و فصل شد و به پایان رسید. این دو موضع در قبال جنگ، از پایان آن نیز دو تصویر متفاوت ارائه می‌کند آتش‌بس به عنوان توقف موقت در میانه یک جنگ و آتش‌بس به عنوان صلح و برگشتن به روال عادی پیش از جنگ  برخلاف آنچه ابتدا به نظر می‌رسد. این دو تعبیر از جنگ و پایان آن تنها در مسئله جنگ خلاصه نمی‌شود؛ بلکه نشان از دو موضع سیاسی اساسی درباره موقعیت ایران و نحوه اداره آن دارد.

آن جریانی که جنگ ایران را یک منازعه گذرا معرفی می‌کند، تلاش دارد تا طرح آتش‌بس را پایان جنگ با رژیم صهیونسیتی و در واقع سلطه آمریکا در منطقه اعلام کند؛ جریانی که طرح استقلال را به معنای انزوای سیاسی فهمیده و آن را از پیش شکست خورده می‌داند و اداره کشور را منوط به موقعیت‌یابی در نظم موجود جهانی می‌پندارد؛ اگرچه این موقعیت علاوه بر وابستگی سیاسی به چیزی بیش از تداوم فروش نفت و خام فروشی دیگر منابع کشور منتهی نشود. این جریان که امروز توانسته با اجماع بسیاری از نیروهای سیاسی در دستگاه اداره کشور مؤثر واقع شود سال‌ها توانسته بود با تکیه بر این ادعا که مردم دیگر تاب و توان مقاومت ندارند، آرزوهای بزرگ ملت ایران و ایستادگی تاریخی او را نادیده بگیرد و رتق و فتق وضع موجود را نهایت همت خود قرار دهد. امروز که نیروهای مسلح ایران توانسته‌اند اراده ملت ایران را در جنگ با رژیم صهیونیستی و آمریکا به نمایش بگذارند بار دیگر روشن شد که آنچه مردم ایران را ناامید و دلسرد می‌کند، در درجه اول سستی و عدم‌تحرک است؛ چنانکه برخلاف پیش‌بینی دشمنان ایران، مردم نه تنها عملیات درخشان نیروهای نظامی ایران را مورد حمایت خود قرار دادند، بلکه انتظار مشارکت بیشتری در جنگ داشته و به این طریق بار دیگر خود را در کلیتی به نام ایران بازشناختند. اکنون که این جنگ موقتاً با پیروزی ایران متوقف شده است، آن بخش از دستگاه اداره کشور که به درآمدهای بادآورده نفتی عادت کرده تلاش دارد تا بار دیگر با فرونشاندن اراده ملت ایران روند اداره کشور را به روال نامولد پیش از جنگ بازگرداند.

در حالی که این آتش‌بس به شرطی می‌تواند معنای سیاسی داشته باشد و دستگاه فرسوده و لخت اداره کشور را به حرکت درآورد که آمادگی برای جنگ را در همه عرصه‌ها زنده نگه دارد؛ چه در عرصه‌های نظامی و امنیتی و چه در عرصه‌های اقتصاد و مقاوم سازی زنجیره تأمین کالاهای اساسی و مصرف انرژی و توسعه تجاری فناوری‌های دانش‌بنیان و چه در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی. بنابراین امروز حفظ آمادگی برای جنگ و از پی آن بازآرایی نیروی سیاسی و اقتصادی ملت ایران می‌تواند مهم‌ترین دستاورد این جنگ باشد و این امر جز با بهره گیری از ظرفیت‌های شکل‌گرفته در جنگ و سازماندهی نیروهای اراده‌مند مردمی محقق نخواهد شد.


* این سرمقاله در پیش‌شماره پنجم کرانه در تاریخ چهارم تیر 1404 منتشر شده است.

 

جنگ تولد ملت ایران
دیدگاهتان را بنویسید
نام

ایمیل

متن پیام ارسـال دیدگـاه




نشست
نهضت بیداری
گزارشی از نشست موسسه اشراق بعد از اعلام شهادت سید حسن نصرالله - 9 مهرماه 1403
اگر انسان این مسئله را با قلبش جذب کند که این تکلیف من است که در این جنگ مشارکت کنم و بجنگم، بعدش ممکن است یک راهی باز شود. قبل از هر چیزی باید یک اتفاق روحی در انسان رخ دهد. ما باید خودمان را عمیقاً آماده این اتفاق روحی کنیم. یعنی عمیقاً آماده‌ی این تطور روحی شویم که از یک موجود اجتماعی به موجودی که قصد جنگیدن دارد، تبدیل شویم. در این صورت ممکن است راهی باز شود، راهی که در حال حاضر با محاسبات عقلانی از میدان قفل است؛ یعنی تحلیل انضمامی سیاسی از وضعیت این جنگ، از جغرافیایش، از سازمان رزمش به ما می‌گوید که راهی برای پذیرش مشارکت اجتماعی وجود ندارد. ولی اگر قرار باشد راهی باز شود مقدمه‌ی آن این است که نیروهایی دقیقاً در درون ایران، بی‌هیچ تردیدی، این را از صمیم قلب بپذیرند که ما در حال حاضر، تکلیفی جز جنگیدن نداریم و این امتحان نسل ماست.


دیدگاه
در محاصرۀ ناملت‌ها
فلسطین، مسئله‌ای مربوط به سیاست داخلی است
اباصالح تقی‌زاده طبری   
دولتی که ملی باشد در پی جغرافیای مستقل خود می‌رود و چگونه می‌تواند با اسرائیل که موجودیتی مجعول و وابسته است و همچون ویروسی به اینجا و آنجا سرایت می‌کند، بسازد؟ اگر اسرائیل رسمیت یابد، هیچ دولت ملی در منطقۀ ما نمی‌تواند مطمئن به رسمیت خود باشد. به همین جهت است که مسئلۀ فلسطین، لااقل در منطقۀ سرنوشت‌ساز غرب آسیا، مسئله‌ای مربوط به سیاست خارجی کشورها نیست؛ هر موضعی در قبال اسرائیل مستقیما مربوط به موضع کشورها دربارۀ مردم خویش است.


سرمقاله
مشارکت ناامید
بدون تشکل‌یابی نیروهای مولد، نیروی انقلابیِ وفاداران جمهوری اسلامی به مصرف می‌رسد
محمدرضا هدایتی    سیدعلی کشفی   
فقدان گفتارهای سیاسی مؤثر و قدرتمند و کادر رهبری قابل‌اعتماد در این شرایط، می‌تواند سرنوشت متفاوتی برای این نیروها رقم بزند؛ سرنوشتی که یا نیروی ایجادشده را سرخورده‌تر می‌کند و فرومی‌نشاند یا آن را در جهاتی مغایر با منافع و قدرت ملی ایران به مصرف رساند. در این میان، شکل‌گیری تشکلی از نیروهای سیاسیِ مولّد که بتواند واجد گفتاری قدرتمند و امیدآفرین و کادر رهبری منسجم باشد، ضروری به نظر می‌رسد.



موسسه علم و سیاست اشراق
شماره تماس : 77136607-021


عضویت در باشگاه مخاطبین

اینکه چیزها از نام و تصویر خود سوا می‌افتند، زندگی را پر از هیاهو کرده است و این هیاهو با این عهد مدرسه که «هر چیزی خودش است» و خیانت نمی‌ورزد، نمی‌خواند. مدرسه آرام است و این آرامش بخشی از عهد و ادعای مدرسه است. هیاهو در مدرسه به معنای ناتوانی مدرسه در نامگذاری چیزها است؛ به این معناست که چیزها می‌خواهند از آنچه هستند فرا بروند. آنجا که می‌توان دانست از هر چیز چه انتظاری می‌توان داشت، دعوا و هیاهویی نیست، نظم حاکم است و هر چیز بر جای خویش است. اما اگر هرچیز حقیقتاً بر جای خود بود و از آنچه هست تخطی نداشت، دیگر چه نیازی به مدرسه بود؟ اگر خیانتی ممکن نبود مدرسه می‌خواست چه چیزی را بر عهده بگیرد. اگر حقیقت نامی دارد، از آن روست که امکان ناراستی در جهان هست. نام چنانکه گفتیم خود عهد است و عهد نگه داشت است و نگه داشت آنجا معنا دارد که چیزها از جای خود خارج شوند.

(تمام حقوق متعلق به موسسه علم و سیاست اشراق است)