در حالی که رهبر انقلاب از همان روز نخست حمله رژیم صهیونیستی به ایران این حمله را آغاز جنگ از جانب رژیم صهیونیستی توصیف کرد، عده ای در داخل تلاش دارند تا این رخداد را به زد و خوردی موقت فرو بکاهند؛ زد و خوردی که با اقدام متقابل ایران و انتقام از رژیم صهیونیستی و آمریکا نهایتاً حل و فصل شد و به پایان رسید. این دو موضع در قبال جنگ، از پایان آن نیز دو تصویر متفاوت ارائه میکند آتشبس به عنوان توقف موقت در میانه یک جنگ و آتشبس به عنوان صلح و برگشتن به روال عادی پیش از جنگ برخلاف آنچه ابتدا به نظر میرسد. این دو تعبیر از جنگ و پایان آن تنها در مسئله جنگ خلاصه نمیشود؛ بلکه نشان از دو موضع سیاسی اساسی درباره موقعیت ایران و نحوه اداره آن دارد.
آن جریانی که جنگ ایران را یک منازعه گذرا معرفی میکند، تلاش دارد تا طرح آتشبس را پایان جنگ با رژیم صهیونسیتی و در واقع سلطه آمریکا در منطقه اعلام کند؛ جریانی که طرح استقلال را به معنای انزوای سیاسی فهمیده و آن را از پیش شکست خورده میداند و اداره کشور را منوط به موقعیتیابی در نظم موجود جهانی میپندارد؛ اگرچه این موقعیت علاوه بر وابستگی سیاسی به چیزی بیش از تداوم فروش نفت و خام فروشی دیگر منابع کشور منتهی نشود. این جریان که امروز توانسته با اجماع بسیاری از نیروهای سیاسی در دستگاه اداره کشور مؤثر واقع شود سالها توانسته بود با تکیه بر این ادعا که مردم دیگر تاب و توان مقاومت ندارند، آرزوهای بزرگ ملت ایران و ایستادگی تاریخی او را نادیده بگیرد و رتق و فتق وضع موجود را نهایت همت خود قرار دهد. امروز که نیروهای مسلح ایران توانستهاند اراده ملت ایران را در جنگ با رژیم صهیونیستی و آمریکا به نمایش بگذارند بار دیگر روشن شد که آنچه مردم ایران را ناامید و دلسرد میکند، در درجه اول سستی و عدمتحرک است؛ چنانکه برخلاف پیشبینی دشمنان ایران، مردم نه تنها عملیات درخشان نیروهای نظامی ایران را مورد حمایت خود قرار دادند، بلکه انتظار مشارکت بیشتری در جنگ داشته و به این طریق بار دیگر خود را در کلیتی به نام ایران بازشناختند. اکنون که این جنگ موقتاً با پیروزی ایران متوقف شده است، آن بخش از دستگاه اداره کشور که به درآمدهای بادآورده نفتی عادت کرده تلاش دارد تا بار دیگر با فرونشاندن اراده ملت ایران روند اداره کشور را به روال نامولد پیش از جنگ بازگرداند.
در حالی که این آتشبس به شرطی میتواند معنای سیاسی داشته باشد و دستگاه فرسوده و لخت اداره کشور را به حرکت درآورد که آمادگی برای جنگ را در همه عرصهها زنده نگه دارد؛ چه در عرصههای نظامی و امنیتی و چه در عرصههای اقتصاد و مقاوم سازی زنجیره تأمین کالاهای اساسی و مصرف انرژی و توسعه تجاری فناوریهای دانشبنیان و چه در عرصههای سیاسی و اجتماعی. بنابراین امروز حفظ آمادگی برای جنگ و از پی آن بازآرایی نیروی سیاسی و اقتصادی ملت ایران میتواند مهمترین دستاورد این جنگ باشد و این امر جز با بهره گیری از ظرفیتهای شکلگرفته در جنگ و سازماندهی نیروهای ارادهمند مردمی محقق نخواهد شد.
* این سرمقاله در پیششماره پنجم کرانه در تاریخ چهارم تیر 1404 منتشر شده است.