اطلاعیه !
فرم عضویت در باشگاه مخاطبان









محمدحسین تسخیری
گروه مطالعات علوم دقیقه

کارشناسی ارشد فلسفه علم

سردبیر وبسایت علم و سیاست

مدیر روابط عمومی فصلنامه علم و سیاست بابل

سردبیر نقدنامه علوم انسانی


mh.taskhiri@scienceandpolitics.net


سرمقاله
فرصت، غنیمت است
دربارۀ اقدام غیرمنتظرۀ روسیه و پیام آن
محمدحسین تسخیری   

ایران عزم روسیه را برای تحکیم روابط تا حدودی درک و به سمت آن حرکت کرد، اما تنوع امکان‌های ایران، برخلاف روسیه، باعث نوعی حرکت آرام و با طمأنینه از سوی ایران شد. طمأنینه‌ای که نه‌تنها عزم نیروهای سیاسی طرفدار تحکیم روابط با روسیه را تضعیف بلکه نیروهای سیاسی ضد تحکیم روابط با ایران را در روسیه، تقویت می‌کند. این یک واقعیت است که در هر دو کشور، گفتارهای سیاسی قدرتمندی وجود دارد که به نفع تحکیم روابط اقتصادی جهان‌گرایانه و متقارن با تمام کشورها، پی‌جویی استقلال را تضعیف می‌کنند.



سرمقاله
زیرکی ِ گریزپا
اقتصاد سیاسی، تنها راه تحقق عزم جمهوری اسلامی در سیاست است
محمدحسین تسخیری   

درخشش نقطۀ بالفعل گفتار امنیتی که خود را در گشایش‌های اقتصادی و معیشتی نمایان می‌کند اجازه نمی‌دهد که به سادگی درباره ضرورت پیگیری سیاست در جمهوری اسلامی سخن بگوییم. خصوصا اگر سیاست در ایران، التفاتی به این نداشته باشد که چگونه باید اقتصاد را در عمل خودش، حاضر کند. به تعبیر دیگر، اگر در ایران، سیاست از سر اقتصاد سیاسی مطرح نشود، همواره در معرض این سوءتفسیر است که نوعی گفتار علمی روشنفکرانه یا حتی جاه‌طلبی ایدئولوژیک است.



سرمقاله
پاسداران تصمیم
تضعیف نیروهای مولد سیاست، ایران را به فرسایش دائمی گرفتار کرده است
محمدحسین تسخیری   

چگونه می‌توان با شکست دیدار کرد؟ نمادین‌ترین صحنه دیدار یک ملت با شکست و پیروزی، صحنه دیدار ملت با دشمن است. ملت در مرزهای موجودیت خود و در چهرۀ دشمن است که نمی‌تواند نسبت به مخاطرۀ نابودی سهل‌انگار باشد و نابودی، می‌تواند به گفتارهای منفعلانه فشار واقعی وارد کند. البته مخاطرۀ نابودی طبیعتا به نیروهای سیاسی فشار نمی‌آورد تا از انفعال خارج شوند. بلکه این فشار به‌واسطۀ نیروهایی تولید می‌شود که با مخاطره، تماس بی‌واسطه دارند.



نشست
تولید علیه تولید
آیا سیاست‌های دانش‌بنیان، می‌تواند انسداد سیاسی-اقتصادی ایران را تخریب کند؟


در جایی که آدم‌ها با هم یکی می‌شوند، می‌خواهند آینده‌ای را تولید کنند ولی زمانی که شما صرفا یک ثروت موجود دارید، آدم‌ها صرفا می‌خواهند بر سر تکه بزرگتری از این کیک حاضر و آماده رقابت کنند یعنی مسئله تولید کیک بزرگتر نیست. ما فکر می‌کنیم بازار چیزی از پیش موجود است. در حالی که مسئولیت خود بازار را هم باید به عهده گرفت. آدم‌ها در همکاری با هم، خود بازار را حفظ کرده و توسعه می‌دهند. اگر بازار آن بیرون موجود باشد، آدمها هیچ انگیزه‌ای برای ائتلاف ندارند. تنها زمانی که تلقی این است که بازار نیازمند این است که زنده نگه داشته شود، چنین انگیزه‌ها و عزم‌هایی برانگیخته می‌شود.



سرمقاله
دیـــــــــوار
چگونه دروغی به نام نسل Z، اقتصاد سیاسی ما را توجیه می‌کند؟
علیرضا شفاه    محمدحسین تسخیری   

نسل Z تهمتی است که دشمنان ایران تراشیده‌اند و ما که این‌سال‌ها به استقبال ضعف می‌رویم -زیرا نمی‌خواهیم یا نمی‌توانیم مسئولیت سنگین ایران‌بودن را بپذیریم- آن را همچون عذری برای فاجعه‌ای که از دستان‌مان بیرون آمده است، قبول کرده‌ایم. ما سوگوار فرزندان‌مان هستیم زیرا ایران نمی‌تواند دعوتی برای فرزندانش داشته باشد. این در حالی است که ایران خطیرترین لحظات تاریخ خود را سپری می‌کند و همچون مردی میانسال و قوی‌پنجه، در آستانۀ جنگش که چه‌بسا جنگ همۀ جهان -جنگ جهانی سوم- باشد، ایستاده است؛ دیواری مهیب مردم ایران را از جهان واقعیت و جنگی که در آن است، جدا کرده.



نشست
انسداد و فرصت سیاسی جمهوری اسلامی
بررسی دلالت‌های سیاسی وقایع اخیر در نشست داخلی موسسه


بعد از اینکه گفتیم که یک انسداد سیاسی به‌عنوان یک راه‌حل، به‌عنوان یک راه بقا، برای گروه‌های سیاسی و از طرف گروه‌های سیاسی، تولید شده است، گام بعدی چیست؟ آیا در این لحظه می‌توان اشاره به تمنای نوعی حضور نامولد در اقتصاد سیاسی و ساختارهای قدرت کرد؟ یعنی پرسید از پس این موافقت‌ها و مخالفت‌های فرهنگی قرار است که چه معادلات قدرتی از طرف هرکدام از این دو طرف تمنا شود؟ قطعا این دو طرف از طریق جبهه‌بندی فرهنگی‌ای که علیه هم ایجاد می‌کنند در حال دعوت به نوعی ساختار اقتصاد سیاسی هستند و دعوت به نوعی ساختار قدرت می‌کنند.



 1    

موسسه علم و سیاست اشراق
شماره تماس : 77136607-021


عضویت در باشگاه مخاطبین

اینکه چیزها از نام و تصویر خود سوا می‌افتند، زندگی را پر از هیاهو کرده است و این هیاهو با این عهد مدرسه که «هر چیزی خودش است» و خیانت نمی‌ورزد، نمی‌خواند. مدرسه آرام است و این آرامش بخشی از عهد و ادعای مدرسه است. هیاهو در مدرسه به معنای ناتوانی مدرسه در نامگذاری چیزها است؛ به این معناست که چیزها می‌خواهند از آنچه هستند فرا بروند. آنجا که می‌توان دانست از هر چیز چه انتظاری می‌توان داشت، دعوا و هیاهویی نیست، نظم حاکم است و هر چیز بر جای خویش است. اما اگر هرچیز حقیقتاً بر جای خود بود و از آنچه هست تخطی نداشت، دیگر چه نیازی به مدرسه بود؟ اگر خیانتی ممکن نبود مدرسه می‌خواست چه چیزی را بر عهده بگیرد. اگر حقیقت نامی دارد، از آن روست که امکان ناراستی در جهان هست. نام چنانکه گفتیم خود عهد است و عهد نگه داشت است و نگه داشت آنجا معنا دارد که چیزها از جای خود خارج شوند.

(تمام حقوق متعلق به موسسه علم و سیاست اشراق است)