اطلاعیه !
فرم عضویت در باشگاه مخاطبان





سیاست اعلام
آیا رهبر انقلاب امروز در پی اعلام یک تصمیم است؟


۱۶ بهمن ۱۴۰۱   1455  8  0 سرمقاله
اعلام این تصمیم بیش از هر چیز بدواً اعلام پایان وضع جاری است. گفتاری است که ذهن‌ها و فکرها را دعوت می‌کند تا راه تازه‌ای برای سخن گفتن بیابند و اسیر گفت‌وگوهای جاری نشوند و اراده‌ها را بیدار می‌کند تا خود را به محک میدان و فرصت بزنند نه عقلانیت کارشناسان. میدانی که این اعلام پیش روی کشور باز می‌کند ما را از تنش‌های بیشمار و گستردۀ کنونی آزاد می‌کند و نشان‌مان می‌دهد چگونه جهانی که در آن به سر می‌بریم در حال تغییرات اساسی است و معادلات قدرت و مناسبات اقتصادی مانند قبل نمی‌ماند

برای آن مردمی که به رخوت افتاده باشند، نه تنها ارادۀ برخاستن دشوار است بلکه شنیدن صدای اراده نیز بس دشوار است. آنکه دیری است به سستی خو گرفته، حتی آن دستِ مصممی را که به سویش کشیده شده به هر بهانه‌ای رد می‌کند و حاضر نیست این گوش‌های کوفته‌شده‌اش از همهمه‌های گنگ را لحظه‌ای به سکوت تصمیم بسپارد تا شاید آستانه‌ای برای حرکتی دیگر به رویش باز شود. اما او هنوز یک چیز را نمی‌داند و آن اینکه اگر لحظۀ تصمیم فرارسد و در میان هیاهو، صدای اراده‌ای برخیزد، موقعیت همه چیز از پسِ آن دگرگون می‌شود؛ دیگر زندگی‌اش حتی به شرایط سست قبل بازنمی‌گردد: یا بی‌ملاحظه تن به خطر این دعوت می‌دهد و یا زودتر از قبل در بلاتکلیفی ساقط می‌شود. 

اهل تحلیل و نظر در معرض این خطرند تا هر خبری را یک خبر در میان اخبار تصور کنند؛ ابعاد آن را شناسایی نمایند و دربارۀ پیامدهایش بگویند. اما گاهی می‌شود که یک خبر بیش از محتوایش، اعلام یک وضعیت است؛ می‌خواهد بگسلد و به موقعیتی تازه بجهد. بیدارباشی است برای همۀ کسانی که پیگیر امور جاریه هستند و فراموش کرده‌اند که از خود بپرسند آیا این وضع جاری را دیگر می‌توان ادامه داد؟ آنها خبر این اعلام را نمی‌شنوند، چراکه اگر بشنوند از گفتن آنچه می‌دانند و پیوسته تکرار می‌کنند باز می‌ایستند.

آنچه در اعلام رهبر انقلاب به تحول و ضرورت زمان‌شناسی و توجه به فرصت بسیار تنگ جمهوری اسلامی در این یک ماه اخیر مورد تاکید قرار گرفت (ابتدا در سخنرانی 19 دی‌ماه)، به همراه تعیین تکلیف قاطع با غربی‌ها و مشخصاً اروپایی‌ها (با اعدام علیرضا اکبری در 22 دی ماه) که همواره راه را برای تداوم وضع فرسوده جاری باز نگه می‌دارند، اجتناب صریح از تعللی است که جایگزین سیاست در ایران شده است. همچنین فراخوان دادن به نیروهای جوان بیرون از بوروکراسی (8 بهمن‌ماه و 10 بهمن‌ماه) و خبر شروع به کار هیئت مولدسازی که به‌نحو غریبی فراتر از قواعد و روال‌هاست، همگی ما را به این سو می‌کشاند تا به جای پرحرفی ببینیم که اعلام این تصمیم بیش از هر چیز بدواً اعلام پایان وضع جاری است. گفتاری است که ذهن‌ها و فکرها را دعوت می‌کند تا راه تازه‌ای برای سخن گفتن بیابند و اسیر گفت‌وگوهای جاری نشوند و اراده‌ها را بیدار می‌کند تا خود را به محک میدان و فرصت بزنند نه عقلانیت کارشناسان. میدانی که این اعلام پیش روی کشور باز می‌کند ما را از تنش‌های بیشمار و گستردۀ کنونی آزاد می‌کند و نشان‌مان می‌دهد چگونه جهانی که در آن به سر می‌بریم در حال تغییرات اساسی است و معادلات قدرت و مناسبات اقتصادی مانند قبل نمی‌ماند: «حوادث عجیبی در دنیا حاکم است؛ چیزهایی که باورکردنی نبود، امروز دارد تحقّق پیدا می‌کند؛ در دنیای غرب، در دنیای شرق، منتهاالیه شرق عالم، منتهاالیه غرب عالم، نیم‌کره‌ی شمالی، نیم‌کره‌ی [جنوبی]»[1]؛ این اعلام از ما می‌پرسد که آیا ما آمادۀ این فرصت گریزپا هستیم؟ آیا این جغرافیای متحول را می‌بینیم و مترصد فرصت خویش هستیم؟ آیا قوای داخلی کشور در این میدانِ تازه به درستی آرایش شده‌اند؟ آیا نیروی درونی مقاومت ملت ایران و جبهۀ مقاومتِ برآمده از آن، ضرورت این حرکت تازه را دریافته‌اند و خود را مهیای برنامه و عملیات متناسب کرده‌اند؟ آنچه این اعلام، به عنوان تنها گفتار سیاسی موجود در کشور، با ما می‌کند گشودن میدانی تازه با مخاطرات مهیبی است که دولت و ملت را به ناگزیر در تفسیری تازه از خود و روابط‌شان می‌نشاند؛ در این تفسیر تازه منازعات کنونی و بن‌بست مسائل و مشکلات کشور حل نمی‌شود، منحل می‌شود. 

راه برون‌رفت و کشف امکانات تازه، متوقف بر اعلام پایان وضع جاری است و همواره تصمیمی می‌تواند ما را به این نقطه برساند. تصمیمی که در پاسخ به صدای ضرورتی، عقلانیت کنونی در ذهن و فکر مردم و دولت را باطل می‌کند. فرصت ما پس از این اعلام، تنگ‌تر خواهد شد و این خود هرقدر امکان نجات کشور است، آزمونی برای جمهوری اسلامی نیز هست.


پانوشت

  1. ^ بیانات رهبر انقلاب در جمع مردم قم، 19 دی‌ماه 1401
آیت الله خامنه‌ای مولدسازی تصمیم
دیدگاهتان را بنویسید
نام

ایمیل

متن پیام ارسـال دیدگـاه
سرمقاله
مشارکت ناامید
بدون تشکل‌یابی نیروهای مولد، نیروی انقلابیِ وفاداران جمهوری اسلامی به مصرف می‌رسد
محمدرضا هدایتی    سیدعلی کشفی   
فقدان گفتارهای سیاسی مؤثر و قدرتمند و کادر رهبری قابل‌اعتماد در این شرایط، می‌تواند سرنوشت متفاوتی برای این نیروها رقم بزند؛ سرنوشتی که یا نیروی ایجادشده را سرخورده‌تر می‌کند و فرومی‌نشاند یا آن را در جهاتی مغایر با منافع و قدرت ملی ایران به مصرف رساند. در این میان، شکل‌گیری تشکلی از نیروهای سیاسیِ مولّد که بتواند واجد گفتاری قدرتمند و امیدآفرین و کادر رهبری منسجم باشد، ضروری به نظر می‌رسد.


سرمقاله
نام من، هیچ‌کس
جغرافیای مقاومت در محاصره افتاده است
اباصالح تقی‌زاده طبری   
پول هنگفت انباشته در این کشورها به همراه سیاست مسالمت‌جوی دیکته‌شده، همۀ آن چیزی است که امکان رویاپردازی‌های توسعه را فراهم کرده و البته کار را برای کشوری چون ایران بسیار سخت نموده است؛ تصویر پاکیزۀ توسعه در این جغرافیا، در تقابل شدیدی با سیاست مقاومت از طرفی و در ادامۀ آن اقتصاد سیاسی تولیدی جمهوری اسلامی ایران است. جمهوری اسلامی که پس از انقلاب، جبهه‌ای تازه در منطقۀ آسیای غربی باز کرد و کشورهای حاشیۀ خلیج فارس را در طرف کشورهای مرتجع و وابسته نشاند و خود داعیه‌دار استقلال و مبارزه با نیروهای غیرملی شد، حالا با چهره‌ای جدید از این کشورها روبه‌رو شده است. آن‌ها با شما نمی‌جنگند؛ می‌خواهند همکاری کنند؛ گویا از شما خواسته‌اند که نگاه تنگ‌نظرانۀ ژئوپلیتیک را به کناری نهید و جهان وسیع پر از فرصت را ببینید


سرمقاله
جغرافیای ضعیف
سیاست همسایگی نمی‌تواند صرفا پیگیری منافع باشد
علیرضا شفاه   
چین قطعا باید در اولویت بالای همکاری‌های اقتصادی ایران قرار بگیرد اما نمی‌‌تواند سیاست همسایگی دولت آقای رئیسی را تضمین کند. چین کشوری آرام است و اقتصادی جهانی دارد. اقتضای سیاست خارجی چین این است که از جنگ‌های نیابتی ایران و عربستان جلوگیری کند اما اگر بنا باشد ثبات اقتصادی جامعۀ ایران منجر به قدرت‌نمایی‌ها و تنش‌های تازه‌ای در منطقه شود، قطعا چین ضامن فعالیت‌های اقتصادی‌ای نمی‌شود که به چنان نتیجه‌ای منجر شود. در ذیل همین محاسبه است که چین ذیل مزایایی که به این منطقه می‌بخشد مراقبت می‌کند که روی زمین لغزنده و پرفتنۀ آن پیراهن‌آلوده نشود. آیا ما می‌توانیم خودمان را به‌عنوان برندۀ مطلق منطقه معرفی کنیم و همۀ امنیت آن را تضمین نماییم؟





موسسه علم و سیاست اشراق
شماره تماس : 77136607-021


عضویت در باشگاه مخاطبین

اینکه چیزها از نام و تصویر خود سوا می‌افتند، زندگی را پر از هیاهو کرده است و این هیاهو با این عهد مدرسه که «هر چیزی خودش است» و خیانت نمی‌ورزد، نمی‌خواند. مدرسه آرام است و این آرامش بخشی از عهد و ادعای مدرسه است. هیاهو در مدرسه به معنای ناتوانی مدرسه در نامگذاری چیزها است؛ به این معناست که چیزها می‌خواهند از آنچه هستند فرا بروند. آنجا که می‌توان دانست از هر چیز چه انتظاری می‌توان داشت، دعوا و هیاهویی نیست، نظم حاکم است و هر چیز بر جای خویش است. اما اگر هرچیز حقیقتاً بر جای خود بود و از آنچه هست تخطی نداشت، دیگر چه نیازی به مدرسه بود؟ اگر خیانتی ممکن نبود مدرسه می‌خواست چه چیزی را بر عهده بگیرد. اگر حقیقت نامی دارد، از آن روست که امکان ناراستی در جهان هست. نام چنانکه گفتیم خود عهد است و عهد نگه داشت است و نگه داشت آنجا معنا دارد که چیزها از جای خود خارج شوند.

(تمام حقوق متعلق به موسسه علم و سیاست اشراق است)