اطلاعیه !
فرم عضویت در باشگاه مخاطبان





میراث فکری ابومحمد
در پاسداشت دکتر ابومحمد عسگرخانی


۳ آذر ۱۴۰۰   2309  1  0 دیدگاه
عسگرخانی می‌گفت اگر چه مهمتر از همه افزایش توان تسلیحاتی است ولی در دنیای کنونی، علی رغم همه پیشرفتهای فناورانه و انقلابی در امور نظامی، سلاح اتمی همچنان دست برتر دارد. اختیار داشتن چنین سلاحی می‌تواند معادل میزان قابل توجهی از همه انواع تسلیحات باشد. می گفت من به اشکالات شرعی آن کاری ندارم ولی به عنوان یک معلم روابط بین‌الملل باید تأکید کنم فعلا هیچ چیز جای سلاح هسته‌ای را نمی‌گیرد.

یکم. دانشگاه امام صادق، سال سوم دانشگاه، درس آداب و فنون دیپلماسی؛ اولین برخورد، با مرد خندان با موهای سفید بلند، صورت اصلاح‌شده، تی‌شرتی قرمزرنگ. همان جلسه اول گفت یادگیری آداب و رسوم دیپلماسی کار سختی نیست ولی آنچه برای شما مهم‌تر است آشنائی با منطق روابط بین‌الملل است. خودش برای درس‌خواندن و یاد گرفتن بسیار زحمت کشیده بود و می‌خواست بی کجی و معوجی، مستقیم دانشجویان خویش را با جوهر سیاست بین‌الملل آشنا سازد. این تمثیل او فراموش‌شدنی نیست: یک اقیانوس را در نظر بگیرید که ظاهری زیبا، آرام و چشم‌نواز دارد. اما با دقت بیشتر می‌بینید که در وسط آن آبها، باله‌های کوسه‌ها از آب بیرون زده است. به زیر آب که می‌روید مشاهده می‌کنید که چندین کوسه، عرصه را برای سایر جانداران تنگ کرده‌اند. تصویر زیر آب، همان واقعیت روابط بین‌الملل است: جهانی که ظاهر مرتب و جذاب دارد، بر روی مناسبات سخت قدرت بنا شده است.

دوم. یک سال قبل، در گفتگوی تلفنی، صدای استاد کمی مغموم بود. پرسیدم چه خبر؟ گفت دانشکده سیاسی دانشگاه تهران به بهانه‌هائی او را اخراج کرده است و با آنکه رأی دادگاه به نفع او صادر شده است، ولی دانشکده از پذیرش آن و حق بازگشت او ممانعت به عمل می‌آورد. استاد مگر چه می‌گفت که برای برخی همکاران او و بعضی از مقامات سیاسی کشور قابل تحمل نبود؟

سوم. ابومحمد عسگرخانی در کودکی یتیم، و زیر سایه عشق شدید مادری بزرگ شد، در حالی که عاشق دو چیز بود: ادبیات و زبان انگلیسی. به ادبیات کهن فارسی از جمله شاهنامه فردوسی علاقه‌­مند بود. در همان محلات قزوین عشق به آب و خاک سرزمین مادری در وجود او نهادینه شد. بعدها، در سالهای جنگ، به جای آنکه کنج عافیت بنشیند، به عنوان مترجم، گروه‌های خبری خارجی را در خطوط نبرد همراهی می‌کرد. بعدها که قصد ادامه تحصیل در مقاطع تکمیلی کرد در دانشگاه‌های معتبر هلند و کانادا به سراغ حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل رفت تا به این پرسش اصلی خودش پاسخی بیابد: چگونه می تواند از امنیت و منافع ملی دفاع کند؟ خودش می‌گفت در کلاس‌های آنجا به دانشجویان آموخته می‌شد که منطق روابط بین‌الملل اصالت قدرت است و مکتب رئالیسم بهتر می‌تواند واقعیتهای جهان را تبیین کند. سپس می‌گفت چگونه می‌توانم دانشجویان را دل‌مشغول ادبیات لیبرال یا مارکسیستی کنم در حالی که واقعیت چیز دیگری است؟ جالب آن بود که اگرچه به همه مکاتب روابط بین‌الملل اشراف داشت، ولی حتی در هنگام تدریس آنها نیز به سرعت به آموزه‌های واقع­گرائی نقب می‌زد تا حواس دانشجو باشد: واقعیت چیز دیگری است!

چهارم. در راهروی دانشکده سیاسی دانشگاه تهران، یکی از اساتید با صدای بلند خطاب به یکی از همکاران خویش در حالی که استاد عسگرخانی کنارش ایستاده بود، گفت «همه ایران حتی رهبری می‌گویند بمب اتم نمی‌خواهیم، فقط این آقا (اشاره به استاد) می‌گوید بمب نیاز داریم!» راست می گفت! از ابتدای دهه هفتاد، عسگرخانی در محافل دولتی و علمی دو امر را فریاد می زد: ایران از معاهده ان‌پی‌تی خارج شود، و به سراغ بمب اتمی برود. چرا؟ استاد، ادبیات رژیم‌های امنیتی بین‌المللی را وارد کشور کرد. رژیم‌ها برای کنترل بهتر جهان و رقابت میان قدرتها طراحی شده‌اند. بعضی از آنها برای کنترل قدرت مخالفان و رقیبان هستند و برخی دیگر برای توسعه قدرت جهانی دولتهای غربی است. برای مثال رژیم کنترل تسلیحات یا خلع سلاح، ادبیات لیبرالی برای مهار قدرتها است ولی قدرتی که تنها و مستقل است نباید ذیل این ادبیات تصمیم گیری کند. برای حال و وضع او رژیم‌های توسعه قدرت مناسب است. می گفت مطابق با منطق واقع‌گرائی: یا بکش یا کشته شو! کشوری که برای جنگیدن مهیا نشود، در واقع به دیگران اطلاع می‌هد که برای مردن آماده است. از این منظر، موازنه قوا و توزیع متعادل تسلیحات، بر خلاف تصور آرمانگرایان، امنیت می آفریند ولی رژیم خلع سلاح بر تنش می‌افزاید. اگر دولتی مشاهده کند که رقیب یا دشمن او به سلاح راهبردی یا هوشمند مجهز است، سخت‌تر به سراغ گزینه نظامی می‌رود.

پنجم: آیا سلاح اتمی موضوعیت دارد یا خیر؟ عسگرخانی می‌گفت اگر چه مهمتر از همه افزایش توان تسلیحاتی است ولی در دنیای کنونی، علی رغم همه پیشرفتهای فناورانه و انقلابی در امور نظامی، سلاح اتمی همچنان دست برتر دارد. اختیار داشتن چنین سلاحی می‌تواند معادل میزان قابل توجهی از همه انواع تسلیحات باشد. می گفت من به اشکالات شرعی آن کاری ندارم ولی به عنوان یک معلم روابط بین‌الملل باید تأکید کنم فعلا هیچ چیز جای سلاح هسته‌ای را نمی‌گیرد.

استاد حرفهای نظری زیادی برای گفتن داشت ولی بالاتر از هر چیز روحیه سرسخت و عقیده بالای او برای حراست از منافع ملی به قیمت چشم‌پوشیدن از بسیاری از آرامش‌ها و مواهب دنیوی ارزش توجه دارد. یادش گرامی.

عسگرخانی بمب اتمی امنیت
دیدگاهتان را بنویسید
نام

ایمیل

متن پیام ارسـال دیدگـاه
سرمقاله
مشارکت ناامید
بدون تشکل‌یابی نیروهای مولد، نیروی انقلابیِ وفاداران جمهوری اسلامی به مصرف می‌رسد
محمدرضا هدایتی    سیدعلی کشفی   
فقدان گفتارهای سیاسی مؤثر و قدرتمند و کادر رهبری قابل‌اعتماد در این شرایط، می‌تواند سرنوشت متفاوتی برای این نیروها رقم بزند؛ سرنوشتی که یا نیروی ایجادشده را سرخورده‌تر می‌کند و فرومی‌نشاند یا آن را در جهاتی مغایر با منافع و قدرت ملی ایران به مصرف رساند. در این میان، شکل‌گیری تشکلی از نیروهای سیاسیِ مولّد که بتواند واجد گفتاری قدرتمند و امیدآفرین و کادر رهبری منسجم باشد، ضروری به نظر می‌رسد.


سرمقاله
نام من، هیچ‌کس
جغرافیای مقاومت در محاصره افتاده است
اباصالح تقی‌زاده طبری   
پول هنگفت انباشته در این کشورها به همراه سیاست مسالمت‌جوی دیکته‌شده، همۀ آن چیزی است که امکان رویاپردازی‌های توسعه را فراهم کرده و البته کار را برای کشوری چون ایران بسیار سخت نموده است؛ تصویر پاکیزۀ توسعه در این جغرافیا، در تقابل شدیدی با سیاست مقاومت از طرفی و در ادامۀ آن اقتصاد سیاسی تولیدی جمهوری اسلامی ایران است. جمهوری اسلامی که پس از انقلاب، جبهه‌ای تازه در منطقۀ آسیای غربی باز کرد و کشورهای حاشیۀ خلیج فارس را در طرف کشورهای مرتجع و وابسته نشاند و خود داعیه‌دار استقلال و مبارزه با نیروهای غیرملی شد، حالا با چهره‌ای جدید از این کشورها روبه‌رو شده است. آن‌ها با شما نمی‌جنگند؛ می‌خواهند همکاری کنند؛ گویا از شما خواسته‌اند که نگاه تنگ‌نظرانۀ ژئوپلیتیک را به کناری نهید و جهان وسیع پر از فرصت را ببینید


سرمقاله
جغرافیای ضعیف
سیاست همسایگی نمی‌تواند صرفا پیگیری منافع باشد
علیرضا شفاه   
چین قطعا باید در اولویت بالای همکاری‌های اقتصادی ایران قرار بگیرد اما نمی‌‌تواند سیاست همسایگی دولت آقای رئیسی را تضمین کند. چین کشوری آرام است و اقتصادی جهانی دارد. اقتضای سیاست خارجی چین این است که از جنگ‌های نیابتی ایران و عربستان جلوگیری کند اما اگر بنا باشد ثبات اقتصادی جامعۀ ایران منجر به قدرت‌نمایی‌ها و تنش‌های تازه‌ای در منطقه شود، قطعا چین ضامن فعالیت‌های اقتصادی‌ای نمی‌شود که به چنان نتیجه‌ای منجر شود. در ذیل همین محاسبه است که چین ذیل مزایایی که به این منطقه می‌بخشد مراقبت می‌کند که روی زمین لغزنده و پرفتنۀ آن پیراهن‌آلوده نشود. آیا ما می‌توانیم خودمان را به‌عنوان برندۀ مطلق منطقه معرفی کنیم و همۀ امنیت آن را تضمین نماییم؟





موسسه علم و سیاست اشراق
شماره تماس : 77136607-021


عضویت در باشگاه مخاطبین

اینکه چیزها از نام و تصویر خود سوا می‌افتند، زندگی را پر از هیاهو کرده است و این هیاهو با این عهد مدرسه که «هر چیزی خودش است» و خیانت نمی‌ورزد، نمی‌خواند. مدرسه آرام است و این آرامش بخشی از عهد و ادعای مدرسه است. هیاهو در مدرسه به معنای ناتوانی مدرسه در نامگذاری چیزها است؛ به این معناست که چیزها می‌خواهند از آنچه هستند فرا بروند. آنجا که می‌توان دانست از هر چیز چه انتظاری می‌توان داشت، دعوا و هیاهویی نیست، نظم حاکم است و هر چیز بر جای خویش است. اما اگر هرچیز حقیقتاً بر جای خود بود و از آنچه هست تخطی نداشت، دیگر چه نیازی به مدرسه بود؟ اگر خیانتی ممکن نبود مدرسه می‌خواست چه چیزی را بر عهده بگیرد. اگر حقیقت نامی دارد، از آن روست که امکان ناراستی در جهان هست. نام چنانکه گفتیم خود عهد است و عهد نگه داشت است و نگه داشت آنجا معنا دارد که چیزها از جای خود خارج شوند.

(تمام حقوق متعلق به موسسه علم و سیاست اشراق است)