اطلاعیه !
فرم عضویت در باشگاه مخاطبان





ایدۀ تأسیس
شماره یکم نقدنامه علوم انسانی - شهریور 1402


۱۷ آبان ۱۴۰۲   1959  0  0 نقدنامه

شماره یکم نقدنامه علوم انسانی ناظر به نقش فارابی در تأسیس فلسفه اسلامی بوده و در این زمینه کتاب شاخص دکتر رضا داوری اردکانی را با عنوان «فارابی، مؤسس فلسفه اسلامی» مورد توجه قرار داده است. کتابی که خود آغازگر تأملات فلسفی معاصر دربارهٔ فلسفه اسلامی بوده است. این شماره که مشتمل بر ترجمهٔ بخشی از متن کتاب تحصیل‌السعاده فارابی و یادداشتی جدید از دکتر داوری است، از چهار بازخوانی اصیل اساتيد شاخص فلسفه ایران بر این موضوع که همگی برای نقدنامه نگاشته شده‌اند، نیز پرده‌برداری می‌کند.


دبیر علمی شمارۀ یکم فلسفه:

محمدرضا هدایتی


سرمقاله |
فارابی و پرسش فلسفی امروز ما
پرسش از اکنون، نقطۀ‌عزیمت دکتر داوری در رجوع به فارابی
محمدرضا هدایتی

کتابنامه |
ایدۀ تأسیس
کتابشناسی دکتر داوری اردکانی در ایدۀ تاسیس فلسفۀ اسلامی

متن
فیلسوف و ریاست مدینه
ترجمۀ بندهای 53 تا 66 از کتاب تحصیل السعادة
فاطمه شهیدی

یادداشت
فارابی، مؤسس فلسفۀ اسلامی
اشاره‌ای به مقام فارابی در تاریخ فلسفۀ اسلامی
رضا داوری اردکانی

بازخوانی |
مابعدالطبیعه و امر سیاسی
پرسش‌مندی امر سیاسی، در لحظۀ تأسیس فلسفۀ اسلامی
سیدحمید طالب‌زاده

بازخوانی |
در فُتاد فلسفه
آغاز و فرجام فلسفۀ ایرانی / اسلامی
سیدمحمدتقی چاوشی

بازخوانی |
«معلم ثانی» یا «مؤسِّسِ فلسفۀ اسلامی»؟
تأملی دیگرباره بر ایدۀ «تأسیس» فلسفۀ اسلامی
محمدتقی طباطبایی

بازخوانی |
فلسفه و شریعت
نگاهی به  رسالۀ «مقام فلسفه در تاریخ دورۀ اسلامی ایران»
علی مرادخانی


دیدگاهتان را بنویسید
نام

ایمیل

متن پیام ارسـال دیدگـاه




سرمقاله
با وفاق نباید جنگید
وفاق به‌رسمیت شناختن خستگی است
علیرضا شفاه   
ما در دوران پس از ۷ اکتبر دوباره به صحنه سیاست داخلی ایران دعوت شده‌ایم. جنگ تحمیلی ۱۲ روزه تاریخ سیاست در ایران را دوباره با نهیبی ناگزیر بیدار کرده است. اکنون اراده جامعه ایران از نو فراخوان شده است تا سیاست داخلی تازه‌ای بسازد: صف آرایی ارادهٔ مولد قدرت ملی. هیچوقت تا این اندازه برای زندگی به جنگ فرا خوانده نشده بودیم. هیچگاه تا این حد تا آستانه تاسیس یک اتحاد اراده‌مند ملی پیش نرفته بودیم.







موسسه علم و سیاست اشراق
شماره تماس : 77136607-021


عضویت در باشگاه مخاطبین

اینکه چیزها از نام و تصویر خود سوا می‌افتند، زندگی را پر از هیاهو کرده است و این هیاهو با این عهد مدرسه که «هر چیزی خودش است» و خیانت نمی‌ورزد، نمی‌خواند. مدرسه آرام است و این آرامش بخشی از عهد و ادعای مدرسه است. هیاهو در مدرسه به معنای ناتوانی مدرسه در نامگذاری چیزها است؛ به این معناست که چیزها می‌خواهند از آنچه هستند فرا بروند. آنجا که می‌توان دانست از هر چیز چه انتظاری می‌توان داشت، دعوا و هیاهویی نیست، نظم حاکم است و هر چیز بر جای خویش است. اما اگر هرچیز حقیقتاً بر جای خود بود و از آنچه هست تخطی نداشت، دیگر چه نیازی به مدرسه بود؟ اگر خیانتی ممکن نبود مدرسه می‌خواست چه چیزی را بر عهده بگیرد. اگر حقیقت نامی دارد، از آن روست که امکان ناراستی در جهان هست. نام چنانکه گفتیم خود عهد است و عهد نگه داشت است و نگه داشت آنجا معنا دارد که چیزها از جای خود خارج شوند.

(تمام حقوق متعلق به موسسه علم و سیاست اشراق است)