اطلاعیه !
فرم عضویت در باشگاه مخاطبان









فردریش لیست


اقتصاددان ملی‌گرای آلمانی




گروه گفتار سیاسی
اقتصاد فردی اقتصاد سیاسی نیست
یادداشت‌های اقتصاد سیاسی / 5
فردریش لیست   

ولی ملت آمریکا یک موجودیت است که برای خود رئیس‌جمهور و نماینده مجلس انتخاب می‌کند که صاحب نیروی دریایی، سرزمین ملی و قرضه‌هایی است که جنگ به راه می‌اندازد و صلح اختیار می‌کند، در مقابل ملت‌های دیگر منافع خاص خود را دارد و نسبت به اعضای خود حقوق و تعهداتی را قبول کرده است، تنها یک اختراع لفظی نیست، یک موجود لغوی نیست؛ او دارای تمامی خصوصیات یک وجود واقعی و یک مخلوق حقیقی است. او دارای بدنه و متعلقات خاص خود می‌باشد، دارای هوشمندی است و تصمیمات و نظریات خود را از طریق قانون به اعضای خود اعلام می‌نماید. او با دشمنانش، نه با زبان فرد، بلکه با لوله توپ مذاکره می‌کند.



گروه گفتار سیاسی
شخصیت ملت، همان اقتصاد اوست
یادداشت‌های اقتصاد سیاسی / 4
فردریش لیست   

اگر در کشورهای قدیمی، افرادی که از طریق توارث به املاک و ثروت فوق العاده دست یافته‌اند، خسیس و صرفه‌جو باشند، بدون شک برکتی برای مردم کشور به ارمغان نمی‌آورند؛ این تنها باعث اختلافات بیشتر طبقاتی به ضرر طبقات پایین‌تر خواهد بود. خست و صرفه‌جویی زارعین تازه‌اسکان‌یافته، آن‌ها که تمام درآمد و وقت و انرژی خود را صرف اصلاح اراضی و افزایش گله دام‌ها می‌کنند و عملا پابرهنه هستند و پوشش خود را از پوست حیوانات خودشان تأمین می‌کنند، در واقع به افزایش قدرت تولیدی کمک می‌کنند. زیرا بدون این تلاش‌ها، اراضی اصلاح و قابل بهره‌برداری -در حد معمول- نخواهند بود. همین خست و احتراز از مصرف در کشورهای جا افتاده باعث کاهش تولید خواهد گردید.



گروه گفتار سیاسی
قدرت تولیدی یک ملت
یادداشت‌های اقتصاد سیاسی / 3
فردریش لیست   

این درست نیست تصور کنیم که قدرت تولیدی یک ملت بستگی به سرمایه مادی آن ملت دارد. سی و اسمیت که با در نظر داشتن مبادله کالا با کالا در پی کسب سود و به دست آوردن کالای بیشتری هستند، تنها به کالاها و اجناس به عنوان عامل اصلی تحول و کسب قدرت می‌نگرند که اینطور نیست. سهم عمده‌ای از قدرت یک جامعه به شرایط هوشمندی و معرفت و نیز شرایط فرهنگی و اجتماعی یک‌یک افراد جامعه وابستگی دارد که من آن را سرمایۀ فکری می‌نامم.



گروه گفتار سیاسی
تفاوت میان نظام انگلیسی و نظام آمریکایی
یادداشت‌های اقتصاد سیاسی / 2
فردریش لیست   

بعضی از اعضای کنگره جداً اصرار دارند، اگر باروت و مواد منفجره را ارزان‌تر از انگلستان می‌توان وارد کرد، به نفع ماست از تولید آن در داخل اجتناب کنیم. تعجب در این است که پیشنهاد نکرده‌اند سربازان جنگی خود را آتش بزنیم، زیرا اگر در زمان جنگ، کشتی و ملوان از انگلستان استخدام کنیم، اقتصادی‌تر است. در همین معنی، قهرمان آمریکایی-انگلیسی تئوری قدیم یعنی آقای کوپر در خطابه‌های درسی خود در مسئلۀ اقتصاد سیاسی، این تفکر جالب را القا می‌کند که «باید به یاد داشته باشیم سیاست حرفی پراهمیت در اقتصاد سیاسی نیست». آقای دکتر کوپر -شیمیدان ما- فکر می‌کنید چه بگوید اگر به او بگوییم «باید به یاد داشته باشیم که شیمی جزئی عمده در تکنولوژی شیمیایی نیست».



گروه گفتار سیاسی
انگیزه‌های سیاسی در مکتب آزادی تجارت
یادداشت‌های اقتصاد سیاسی / 1
فردریش لیست   

«محدودیت‌ها را از جلوی صنایع بردارید؛ آنها را آزاد بگذارید و به کارشان کاری نداشته باشید». وقتی این احکام صادر شد، دیگر نه استعدادی خاص، نه زور و جبری آنچنان، و نه تمرینی فوق‌العاده برای بازی‌کردن نقش یک سیاستمدار هوشمند ضرورت نداشت. انجام کاری خاص از طرف شما دیگر ضرورت نداشت؛ تنها کافی بود همۀ کارها به خود واگذار شود و همه چیز تنها بماند، تا شما را از جمله هوشمندترین افراد جامعۀ جهانی بشناسند؛ برنامه‌ای اینچنین آسان. ولی برای این چنین نظام منفعلانه‌ای، مردان بزرگ انگلستان اشتیاقی نشان نمی‌دادند؛ آنچنان که آقای فاکس در پارلمان اقرار کرد که آمادگی آن را ندارد که کارها را به حال خود گذارد و آنها را تنها بگذارد. آن مردان قصد داشتند قدرت و ثروت کشور خود را از طریق اقدامات سیاسی تا آنجا پیش ببرند که هیچ کشوری قدرت رقابت با آنها را در خود نیابد.



 1  

موسسه علم و سیاست اشراق
شماره تماس : 77136607-021


عضویت در باشگاه مخاطبین

اینکه چیزها از نام و تصویر خود سوا می‌افتند، زندگی را پر از هیاهو کرده است و این هیاهو با این عهد مدرسه که «هر چیزی خودش است» و خیانت نمی‌ورزد، نمی‌خواند. مدرسه آرام است و این آرامش بخشی از عهد و ادعای مدرسه است. هیاهو در مدرسه به معنای ناتوانی مدرسه در نامگذاری چیزها است؛ به این معناست که چیزها می‌خواهند از آنچه هستند فرا بروند. آنجا که می‌توان دانست از هر چیز چه انتظاری می‌توان داشت، دعوا و هیاهویی نیست، نظم حاکم است و هر چیز بر جای خویش است. اما اگر هرچیز حقیقتاً بر جای خود بود و از آنچه هست تخطی نداشت، دیگر چه نیازی به مدرسه بود؟ اگر خیانتی ممکن نبود مدرسه می‌خواست چه چیزی را بر عهده بگیرد. اگر حقیقت نامی دارد، از آن روست که امکان ناراستی در جهان هست. نام چنانکه گفتیم خود عهد است و عهد نگه داشت است و نگه داشت آنجا معنا دارد که چیزها از جای خود خارج شوند.

(تمام حقوق متعلق به موسسه علم و سیاست اشراق است)