پرستار آتش
بدون اراده به تولید، هر جنگی فسانه است
آن دیوانها و دولتها و مجلسها و شوراها، همگی مبتلای حادثهاند: آیا متوجهاند که باید با روحی ناشناخته که اکنون از در درآمده و میخواهد در ما حلول کند، با خونی تازه که بتواند آن روح را در آنات زمان بزاید به مملکت ایران بازگردند یا با عُجبی که از خوردن نفت و فولاد و مس و استخوان مملکت برای آنها صفتی دائمی شده است، در غفلت از نقش خون سیهزار فلسطینی و از آن بالاتر در غفلت از نقش بزرگ مردی چون محمد ضیف، گمان میکنند حادثه دستآورد سیاستهای بهبوددهندۀ آنها است که آمارشان را در فعالیتی که فکر میکنند نامش جهاد تبیین است، هر روز تکرار میکنند و اکنون انتظار دارند ملت به دستبوس آنها مفتخر شود؟